دوشنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۸۴

زندان و بند در بسته

بلی ، " زندان دربسته " ، این از آن اصطلاحات عجیب و غریب به نظر می آید. شاید بگویی زندان که درش همیشه بسته است ، مگر زندان در باز هم داریم؟ بلی واقعا هم مفهومی است عجیب و غریب . زندان در بسته از اختراعات زندانبانان انقلابی و فرزندان تواب آنهاست که دیکتاتورهای باستانی و معاصر هم به فکرشان خطور نمی کرد. زندانی در زندان. جایی که زندانیانش آرزو می کنند که به سلول انفرادی فرستاده شوند! رفتن به سلول انفرادی برای زندانیان چنین زندانی معادل آزادی است

اما زندان دربسته : در زندان تبریز بندی متشکل از شش اتاق مجزای در بسته که در اتاقها برای زندانیان داخل اتاق فقط روزی سه نوبت برای رفتن به دستشویی و یک نوبت برای یک هواخوری پنجاه دقیقه ای باز میشد، آنهم به نحوی که ساکنین هر اتاقی زندانیان اتاق دیگر را نبینند. هر اتاق د رحدود سه در سه متر که در آن سه تخت سه طبقه در کنار دیوارهایش قراردارد. طبقه بالای تخت ها به توابین اختصاص دارد که زندانیانی در خدمت زندانبانان هستند و وظایف آنهارا به نیابت انجام میدهند آنهم با روحیاتی خشن تر و برای اثبات توابیت و نمایش درجه ندامتشان. توابین بر بالای تختها نشتسته و هر دو ساعت تعویض پست می کنند و هیچیک از ساعات شبانه روز نیست که اتاق خالی از توابین باشد( حتی در ساعات خواب و خاموشی ). هر اتاق ظرفیت نه نفر زندانی تخت نشین و حد اقل پنج زندانی کف خواب را دارد که مجموعا می شود چهارد ده نفر که سه نفربالا نشین تواب و نایب زندانبان و بازجو هستند و در واقع حد اقل یازده زندانی و سه مامور در هر اتاق ساکن هستند. این مشخصات بند در بسته زندان تبریز است

توابین زندانبان از بالای تختها تمام اعمال زندانیان را نظارت کرده و به دقت در دفاترشان یادداشت می کنند که پس از تلخیص و کنترل توسط رئیس توابین به عنوان احوالات زندانی طی هفته گذشته به " دادگاه انقلاب" و اداره اطلاعات مستقر در زندان گزارش میشود

تا چند ماه هوا خوری ممنوع است و پس از شش ماه اجازه هواخوری داده میشود و آنهم روزی یکساعت تحت نظارت دقیق توابین و با ممنوعیت هرنوع صحبت و حرکات ورزشی . برای هر زندانی درحیاط شش متر در پانزده متری حیاط بند خطی تعیین میشود . هرزندانی مجبور است دقیقا روی خط تعیین شده خود حرکت کرده و به اطراف خود نگاه نکند . درصورت خروج زندانی از خط تعیین شده و یا نگاه معنی دار و لبخند واشاره به زندانیان دیگر ( آنهم به تشخیص توابین زندان بان ) عواقبی همچون کتک و محرومیت از هواخوری و ... در انتظار زندانی و طرف مخاطبش خواهد بود

در همین دوره حدود دوسال در داخل اتاقهای بند دربسته هرگونه گفتگو و تماس بین زندانیان ممنوع میشود. هرزندانی مجبور است در طول روز درجای خود بدون حرکت نشسته و مشغول تفکر و تامل جهت یافتن شانس ارتقاء به گروه توابین باشد. زندانیانی که مستعد ندامت و ارتقاء به درجه رفیع توابیت تشخیص داده شوند می توانند از " نعمت " خواند قران ، نهج البلاغه و کتابهای مطهری و سروش و رساله برخوردارشوند
و البته باید برداشتهایشان را به توابین مسئول گزارش نمایند و به سوالاتشان پاسخ دهند و اگر مورد تائید قرار نگرفتند از نعمات مذکور محروم شوند. این کلیات زندان دربسته یا بند در بسته است که در زندانهای مختلف سطح کشور بین سالهای شصت تا شصت و هشت به اشکال و درجات مختلف وجود داشته است. یکی از خشن ترین و طولانی ترین زندانهای در بسته آن دوره " بند چهار" ( شصت و چهار تا شصت و هشت) زندان تبریزبوده است که قبل از آن نامش " بند نه" بود (شصت تا شصت و چهار) و پس از پایان دور اول دربستگی به " بند شش" (شصت وهشت به بعد ) تغییر یافت. در بسته بودن این بند در دوره نخست از ابتدای سال شصت وچهار تا پایان سال شصت و هشت یعنی پنج سال طول کشید که خشن ترین دورانش نیز همین دوره بوده است. در دوره دوم در بستگی نیمی " بند شش " به دو قسمت تقسیم شد که بخشی در باز بود و بخش دیگر دربسته و ایندوره از سال شصت ونه تا سال هفتاد و دو بطول کشید و طی آن شرایط نسبت به دوره اول بسیار "ملایمتر" بود

۱ نظر:

ناشناس گفت...

what's your name? pls provide us more info.